سلام.امیرمهدی هستم ۳۶ ساله من سال۹۴ تازه اقامت دائم المان رو توسط ازدواج یعنی همسرم المانی بود ..گرفته بودم...که اومدم ایران برای انجام کارهام وکیل گرفتم .وکیلم خانمی بود که تازه جدا شده بود با بسیاری از مشکلات...من با اون در طول یه سال که گذشت وارد رابطه احساسی شدم...خیلی ادعای خوبی و وفاداری میکرد...و طاهرا خوب بود...منم ادم بد دلی نیستم اصلا...من طوری وابسته شدم ...و طبق ورخواست های ایشون..من ایرلن موندم .رستورانم در المان رو فروختم ...تمام خرج های ریزو درشت خودش و اطرافیانش رو میدادم ...کل چهار سال هرجا که میرفت من میبردم.برای خونه خریدم.ماشین خریدم.جلوی همه وایسادم...بهش خیانت نکردم حتی یه بار حای در حد نگاه...خلاصه نگو اون در عین حال که با م نبود با کسی دیگه هم بوده دوسال اخر...من یهو متوجه شدم کار خدا بود.خلاصه منو ول کرد ...و ۸ ماه التماسش کردم بی دلیل ولم کرد....رفت...گفت میخواد تنها باشه ولی من فهمیدم با کی هست ..و خیاتت کرده.من مصرف شیشه رو شروع کردم.کسی نمیدونه الان تقریبا دوساله...نمیرونم چطوری بزارم کنار...اصلا هم در ظاهرم مشخص نیست...چون ورزش کار بودم و هم رستوران داشتم و هم مدل بودم توو المان...و بهخودمم میرسم دوستی هم ندارم خخودم تنها میخرم میکشم...میخوام ترک کنم ...و بر گردم سال بعد المان ...اوصاع روحیم بدجور داغونم کرده...باورم نمیشه کاری که با من کرد...اصلا هنوزم توو شک هستم.باید چطوری ترک کنم و از فکرش بیام بیرون دوستش ندارم .ولی فکر اشتباهاتم و ضررهای مالیم و موقعیتم که نابود شده و یه شیشه ای شدم فقط بخاطر عشق و اعتمادم...دارم دیوونه میشم.چیکار باید کنم؟
نظرت چیه؟
